[ و در پى جنازهاى مىرفت ، شنید مردى مىخندد فرمود : ] گویا مرگ را در دنیا بر جز ما نوشتهاند ، و گویا حق را در آن بر عهده جز ما هشتهاند ، و گویى آنچه از مردگان مىبینیم مسافرانند که به زودى نزد ما باز مىآیند ، و آنان را در گورهاشان جاى مىدهیم و میراثشان را مىخوریم ، پندارى ما از پس آنان جاودان به سر مىبریم . سپس پند هر پند و پند دهنده را فراموش مىکنیم و نشانه قهر بلا و آفت مىشویم . [نهج البلاغه]
بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 4205
می میرم برات
تقدیم به تو
نویسنده: میلاد(دوشنبه 85/6/6 ساعت 2:26 عصر)
آری
من آن
ستاره
ام، که فراموش گشته ام
و بی طلوع گرم تو در زندگانیم
خاموش گشته ام
چی شد اون همه احساس
اینو
هرگز
نمی دونم
دیگه بسمه شکستن
نمی خوام
عاشق
بمونم
نظرات دیگران ( )
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
تقدیم به تو
سرخورده
|
RSS
|
|
خانه
|
|
شناسنامه
|
|
پست الکترونیک
|
|
مدیریت وبلاگ من
|
|| اشتراک در خبرنامه ||
|| درباره من ||
میلاد
|| لوگوی وبلاگ من ||
|| اوقات شرعی ||
اوقات شرعی